زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه
 

جلوگیری از رسیدن آب به اردوی حسینی





ابن زیاد برای سخت گیری بر امام حسین نامه ای به ابن سعد نوشت و در نامه دستور داد مانع دستیابی امام به آب گردد. ابن سعد هم با دریافت این نامه پانصد سوار را به سوی شریعه فرستاد و نگهبانی آن و جلوگیری از دستیابی لشکریان امام به آب را به آنها سپرد. در این بین حتی برخی از نگهبانان پلیدی خویش را به نهایت رسانده با سخنان توهین آمیز با امام سخن گفتند. پس از منع از دستیابی آب توسط لشکریان ابن سعد و تشنگی در لشکر امام ، حضرت اقدام به حفر چاه نمود و به آب دست یافت. اما ابن سعد نیز از آن جلو گیری کرد. پس از آن بود که امام با لشکر ابن سعد به مناشده (یعنی درباره شخصیت خویش سخن گفتن و اقرار دشمنان) پرداخت و در نهایت دشمنان اهل بیت چنین گفتند همه آنچه گفتی می‌دانیم اما تو را رها نمی‌کنیم تا در حال تشنگی بکشیم.


۱ - حمید بن مسلم روایتگر عاشورا



حمید بن مسلم ازدی (نام این شخصی پیش از واقعه کربلا در منابع نیامده است. در این هم تردیدی نیست که او از یاران امام حسین (علیه‌السّلام) به شمار نمی‌رفته است؛ اما اینکه از اصحاب عمر بن سعد باشد نیز قطعی نیست؛ چون از طرفی پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) هنگام قصد تعرض شمر به خیمه‌گاه، و در مورد دوم، به هنگام قصد تعرضش به امام سجاد (علیه‌السّلام)، به سختی شمر و همراهانش را منع می‌کند. به گونه‌ای که با اعتراضی شمر در مورد اول و دعای امام در مورد دوم مواجه می‌شود . البته تعابیر او مانند تعبیر لشکر ما»، نشانگر حضورش در کنار لشکریان کوفه است؛ اما به احتمال نزدیک به یقین، باید گفت او به عنوان راوی و خبرنگار به کربلا آمده بود. اینکه وی همراه سر مقدس به کوفه رفته و نیز از سوی عمر بن سعد مامور رساندن خبر پایان جنگ به خانواده اش شده است و اینکه ابومخنف با وجود گرایش شیعی، بخش مهمی از گزارش کربلا را از او نقل کرده، و اینکه حمید هنگام نقل روایات هیچ گونه جانبداری از لشکر کوفه یا حاکمان آن نمی‌کند و برعکس در روایات او عظمت اهل بیت نشان داده شده است؛ همه شاهدی بر روایتگر بودن اوست. حضور او بعدها در جنبش توابین یا به همین عنوان خبرنگاری و یا به خون‌خواهی شهدای کربلا بوده است. )

۲ - دستور منع آب



حمید بن مسلم ازادی می‌گوید: نا‌مه‌ای از عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد رسید که در آن آمده بود. اما بعد، از رسیدن آب به حسین (علیه‌السّلام) و یارانش مانع شو، به گونه‌ای که حتی یک قطره از آن ننوشند، همان طور که با امیرمؤمنان، عثمان بن عفان رفتار کردند. ) . منع آب در کربلا به این بهانه که موقع محاصره‌ی خانه عثمان و کشتن او نگذاشتند آب به او برسد، از دروغ‌های تبلیغاتی بنی امیه است؛ زیرا بر عکس آنچه گفته‌اند، در جریان محاصره خانه عثمان، نه تنها علیه و فرزندانش شرکت نداشتند، بلکه به‌ رغم مخالفت انقلابیون، علی سه مشک آب برای او فرستاد و به حسنین (علیه‌السّلام) هم فرمود به خانه عثمان بروند و او را یاری کنند، به گونه‌ای که حسن مجتبی (علیه‌السّلام) مجروح شد
[۶] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، مروج الذهب، ج۲، ص۳۵۳-۳۵۴.


۳ - نگهبانی بر شریعه



پس عمر بن سعد، عمرو بن حجاج زبیدی را با پانصد سوار به سوی شریعه‌ی فرات (شریعه، آبراه یا گذرگاهی است که از طریق آن، به رودخانه دسترسی پیدا می‌شود) روانه کرد تا امام و یارانش را از رسیدن به آب منع کنند. این جریان در هفتم محرم، یعنی سه روز پیش از کشته شدن حسین بن علی (علیه‌السّلام) به اتفاق افتاد.

۴ - جسارت به امام حسین



در این هنگام عبدالله بن حصین ازدی بانگ برآورد: ‌ای حسین، آیا این آب را نمی‌بینی که [گویا در صفا و زلالی] چون صفحه آسمان است؛ به خدا از آن قطره‌ای نمی‌چشی تا در حال تشنگی بمیری، امام حسین (علیه‌السلام) فرمود: بار خدایا، او را تشنه‌کام بمیران و هرگز او را نیامرز حمید بن مسلم می‌گوید: او پس از واقعه عاشورا بیمار شد و من به عیادتش رفتم. به خدایی که جز او خدایی نیست، او را دیدم که آب می‌خورد، اما سیر نمیشد؛ سپس آن را قی می‌کرد. دوباره آب می‌خورد، ولی سیراب نمی‌شد و این کارش بود تا زمانی که جان داد.
شبیه این مطالب اهانت آمیز، چه دربارهٔ آب و چه موارد دیگر، مکرر از یاران عمر سعد نقل شده و گاه نفرین امام را در پی داشته است. برای نمونه گفته‌اند: عمرو بن حجاج بانگ برآورد: ‌ای حسین، اینک آب فرات است که [حیوانات پستی چون] سگان بدان زبان می‌زنند و خوک‌ها و درازگوشان از آن می‌آشامند؛ اما قطره‌ای بهره تو نخواهد گشت، تا اینکه حمیم جهنم را بیاشامی».
[۱۷] بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۹۹.
[۱۸] بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۱.
درباره او نقل شده است که جزء کسانی بود که اصحاب حسین (علیه‌السلام) را از آب منع کردند و [حسین (علیه‌السلام)] بر آن‌ها نفرین کرد که در حال عطش بمیرند و او (عمرو بن حجاج) نیز از شدت عطش هلاک شد. (نوشته‌اند که عمرو بن حجاج، پس از قیام مختار، از کوفه گریخت؛ چرا که می‌دانست اگر مختار به او دسترسی پیدا کند، حداقل مجازات او مرگ خواهد بود؛ و بنابر قولی، ماموران مختار در تعقیب او رفتند و او را در بیابانی یافتند که از تشنگی از پا درآمده بود، آنان سر او را بریدند و با خود بردند).

۵ - حفر چاه توسط امام



به گزارش برخی مقتل نویسان، پس از آنکه دشمن مانع رسیدن آب به امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش شد و تشنگی به آنان آسیب رساند، آن حضرت کلنگی برداشت و به پشت خیمه زنان آمد، نوزده گام به سمت قبله برداشت، و آنجا را حفر نمود؛ چشمه‌ای از آب گوارا پدیدار گشت، که امام و همراهانش از آن نوشیدند و مشک‌های خود را پر کردند. سپس آن چشمه ناپدید گشت و کسی از آن اثری ندید. پس از این بود که ابن زیاد به ابن سعد نوشت: «به من خبر رسیده که حسین چاه حفر کرده و به آب دست یافته است. هرگاه این نامه به دستت رسید، تا می‌توانی آنان را از حفر چاه منع کن و کار را بر آنان تنگ بگیر نگذار حتی یک قطره از آب فرات بنوشند و آنگونه که با شخص پاک و پرهیزکار، عثمان رفتار کردند، با آنان رفتار کن».
از آن پس عمر بن سعد فشار و سخت گیری را درباره آب بیشتر کرد.
مقدسی و ابن حجر هیثمی (دو تن از علمای بزرگ اهل سنت) می‌گویند: اگر نه این بود که ستمگران میان حسین (علیه‌السلام) و آب حایل شده بودند و آشامیدن آب را از وی منع می‌کردند، به واسطه شجاعت و مردانگی زوال ناپذیر او، هرگز بر وی دست نمی‌یافتند.
[۲۷] هیتمی، بن حجر احمد بن محمد، الصواعق المحرقة، ص۱۹۷.


۶ - مناشده امام



شیخ صدوق آورده است. پس از اینکه آب را بر امام بستند و تشنگی بر او و اصحابش روی آورد، امام بر شمشیر خود تکیه داد و با اهل کوفه مناشده (مناشده، یعنی قسم دادن. چون در بیان امام، مکرر عبارت انشدکم الله» (شما را به خدا سوگند می‌دهم که آیا چنین نیست؟) آمده است، این گفت وگوی او با کوفیان مناشده نامیده شده است؛ چون مخاطبان مناشده نیز می‌گویند: اللهم نعم؛ یعنی همین طور است. این مناشده به صورت مختصر و با تفاوت‌هایی در منابع دیگر، از حضرت سیدالشهدا (علیه‌السّلام) درروز عاشورا نقل شده است)
[۲۸] ابن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، فصلنامه تراثنا، ش ۱۰، ص۱۸۱.
کرد و از آنان دربارهٔ شخصیت خود و خویشاوندی با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، علی (علیه‌السلام)، فاطمه (علیهاالسّلام)، حمزه، جعفر، و اهل بیت او قرار گرفت و چون آنان اقرار کردند، فرمود: پس چرا خون مرا مباح کرده‌اید؟ گفتند: همه آنچه گفتی می‌دانیم، اما تو را رها نمی‌کنیم تا در حال تشنگی بکشیم. در این وقت زنان و دختران، صدا به آه و ناله سر دادند و امام به برادرش عباس (علیه‌السلام) و فرزندش علی (علیه‌السلام) فرمود: ایشان را آرام کنید که فراوان گریه خواهند کرد.

۷ - پانویس


 
۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ امم و الملوک، ج۵، ص۴۳۸    
۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ امم و الملوک، ج۵، ص ۴۵۳-۴۵۴    
۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ امم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵.    
۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ امم و الملوک، ج۵، ص. ۴۵۶.    
۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ امم و الملوک، ج۵، ص۵۹۷- ۵۹۸.    
۶. مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، مروج الذهب، ج۲، ص۳۵۳-۳۵۴.
۷. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۱۷۱ماده شرع.    
۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ امم و الملوک، ج۵، ص۴۱۲.    
۹. بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۱.    
۱۰. دینوری، ابو حنیفه، اخبار الطوال، ص۳۷۵-۳۷۶.    
۱۱. ابن اثیر، علی بن أبی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۶۳.    
۱۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ امم و الملوک، ج۵، ص۴۱۲.    
۱۳. بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۱.    
۱۴. شیخ مفید، محمد نعمان، الارشاد، ج۲، ص۸۷.    
۱۵. بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۲.    
۱۶. بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۱.    
۱۷. بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۹۹.
۱۸. بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۱.
۱۹. ابن عثم، کتاب الفتوح، ج۵، ص۹۲.    
۲۰. بن جوزی، تذکرة الخواص، ج۲، ص۱۵۲.    
۲۱. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۱۸۹.    
۲۲. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۳۹.    
۲۳. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۳۴۶.    
۲۴. ابن اعثم کوفی، محمد، الفتوح، ج۵، ص۹۱.    
۲۵. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۳۴۶.    
۲۶. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۱.    
۲۷. هیتمی، بن حجر احمد بن محمد، الصواعق المحرقة، ص۱۹۷.
۲۸. ابن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، فصلنامه تراثنا، ش ۱۰، ص۱۸۱.
۲۹. شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۲۲-۲۲۳، مجلسی سی‌ام.    
۳۰. سید بن طاووس، رضی الدین، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۵۳.    


۸ - منبع



پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۷۰۳ - ۷۰۵، تاریخ بازیابی: ۱۳۹۵/۷/۲۲






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.